رواج باده و می و ساقی در ادبیات پارسی بر کسی پوشیده نیست،
از خیام که “بی میناب زیستن نتواند…” تا مولانا که “یک دست جام باده و
یک دست زلف یار” داشت. منتقدن ادبی و عالمان تصوف و عرفان بر این باورند
که در این اشعار، باده و مستی حاصل از نوشیدن آن واقعی نیست بلکه به شکل
نمادین و استعاره بکار گرفته شده تا حالتهای عرفانی یکی شدن با ذات مطلوب
الهی را توصیف کند. در هر صورت، نکته اینست که میراث فرهنگی ما از ادبیات
سرشار و سر مست از شراب است که خود نشان از پیشینهی آشنایی ایرانیان با
شراب و عوالم آن دارد. شراب از نمادهای تاریخی و باستانی ایرانی است و
ابزار و اوادت و افسانههای مربوط به آن در هنر نگارگری ما نیز جایگاهی
ویژه دارد.
در سال ۱۹۹۶ میلادی گروهی از باستان شناسان و مردم شناسان
امریکایی با نظارت پرفسور “پاتریک مک گاورن” کشف مهمی در بارهی قدمت ساخت
شراب در ایران کردند که در بین جامعه ایرانی بازتاب گسترده ای داشت. “مک
گاورن” و گروه تحقیقاتیش در تپه حاجی فیروز در ارومیه کنونی، با اولین
منبع شراب سازی در ایران که مربوط به ۵۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، یعنی
بیش از ۷۰۰۰ سال پیش بود روبرو شدند. همین گروه در محوطه گودین تپه نزدیک
همدان نیز کوزههایی را حفاری کردند و پس از بررسی رسوبات آن قدمت ساخت
آبجو در این منطقه را ۵۰۰۰ سال پیش تخمین زدند.
این گروه تحقیقاتی، تقریبا در همه آشپزخانههای آن دهکده در
تپه حاجی فیروز به بقایای ظروفی که در آن شراب را نگه میداشتند، برخوردند
و به این نظریه رسیدند که نوشیدن الکل در آن منطقه، امتیاز ویژه طبقه مرفه
نبوده و همه مردان و زنان الکل مینوشیدهاند.
پیش از این کشف، تصور میشد قدمت شراب سازی به ۳۰۰۰ سال پیش از
میلاد مسیح میرسد. امروز اما میدانیم که پس از چینیها که دست کم حدود ۹
هزار پیش موفق به کشف و تولید مشروبات الکلی شده بودند، ایرانیان دست کم
۶۰۰۰ سال پیش مشروبات الکلی تولید و مصرف میکردند (دویچه وله)
منوچهر سعادت نوری از جمله مورخان ایرانی است که به ثبت آداب
و رسم تغذیهای پارسیها در طول تاریخ مکتوب همت گماشته است . از جمله، در
بخشی از کتاب “تغذیهی ایرانیان در طول تاریخ” (۱۳۵۰). ، سعادت نوری در
مورد شراب خواری در دوران شاهنشاهی هخامنشی مینویسد:
“چنانکه از سیاهی نوشابهها …پیداست بهترین نوعهای آن را
وارد میکردند. برای مردمان پایینتر، می از تپههای شمال غربی آسور و از
شهرستان ورارود در سوریه شمالی میاوردند. مو در خود بابل هم میرویید و از
بادههای پستتر آن مکرر یاد شده است. مردمان عامی بایستی خود را با
نوعهای گوناگون نوشابههای تند خرسند سازند. از همه مردم پسندتر[شراب ]
خرما بود، گرچه به میزان کمتری قدر آبجو را نیز میدانستند. قیمتها طبعن
بسته به اینکه نوشابه صاف یا سفید، نو یا یک سال کهنه بود فرق میکرد. به
اندازه یک کوزه از می خام را میشد با کمتر از یک شیکول بدست آورد (شیکول
سکه نقرهی رایج در بابل بود و معادل ۱۴/۹ گرم وزن داشت)
سعادت نوری ادامه میدهد .. “اعتقادات مذهبی طبعن در چگونگی
تغذیه و استفاده از فرآوردههای غذایی و عادات خوراکی ایرانیان قدیم نقش
عمده ای را ایفا میکرده…ایرانیان بر اساس مذهب میترا، نان متبرّک و شرابی
را که در جمعی با آب مخلوط میشد بعنوان شیره مقدس مصرف میکردند و مراسم
فوق تقریبا مشابه عشاء ربانی (“هولی کامیونین) است که بعدها توسط پیروان
حضرت مسیح عملی و رایج گشت. بر خلاف مذهب میترایی، زرتشت قربانی کردن
حیوان و استفاده از فرآوردههای آن و نوشیدن شراب سکر آور را که نزد مردم
هند و ایرانیان بیاندازه اهمیت داشت حذف کرد.”
بزودی، به زرتشت باز خواهم گشت. فعلن نکته پایانی مهم و مربوطی برای گفتن دارم.
شاید قدمت شراب سازی در ایران باستان، و وفور شرابخواری توسط
پارسیان قدیم برای گروهی از ما نو و جذاب و جالب باشد. اما برای گروهی
دیگر این موضوع نه تنها نو نیست، که پرداختن اغراق آمیز به آن در ادبیات
غربی تصویر های کلیشه ای از فرهنگ ما را دامن زده و مایه آزار نیز هست.
دکتر تورج دریایی، نویسنده چندین کتاب در باره آداب خوردن و نوشیدن در
دوران هخامشیان در مقالهی ۲۰۱۲ خود که در “تهران برو” منتشر شده همین نقطه
نظر را مطرح میکنند. او مینویسد:
“شواهد تاریخی زیادی دال بر ارتباطی عمیق بین ایران زمین و
شراب وجود دارد: از کشفیات باستان شناسی که قدمت شراب سازی در ایران را به
بیش از ۶ هزار سال پیش نسبت میدهد، تا داستان شوالیههای قرون وسطا که با
خود انگور شهر شیراز را به فرانسه آورده و کاشتند، تا خاطرات مردم از شاتو
بریان پیش از انقلاب ۱۹۷۹، تا شرابسرای داریوش یکی از برجستهترین
شرابسازیها در کالیفرنیا که به شکل پرسپولیس ساخته شده است. اما باید
دانست که مشاهدات توهمآمیزی نیز در اذهان برخی غربی ها دال بر می خوارگی
افراطی ایرانیان باستان وجود دارد. به عنوان مثال “اتی نیوس” نویسنده
یونانی که در زمینه غذا تخصص دارد نوشته است که داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی
در کتیبه ای که بر سر درمقبره او نصب شده نوشته است “من قادر بودم شراب
زیادی بخورم، و بخوبی آنرا تحمل کنم”. چنین کتیبه ای اما در واقعیت وجود
خارجی ندارد… تصویر مشابهی نیز از خشایار شاه داده شده که واقعیت ندارد…
همینطور، هرودوت تاریخ نویس قرن پنجم پیش از میلاد ادعا کرده است که
ایرانیان نه تنها دوست دار شراب بودند، که تصمیمات مهمی در حال مستی
میگرفتند که به ناچار روز بعد در مورد آن تجدید نظر میکردند.”
تورج دریابی چنین استدلال میکند که تصویر افراط نوشی
ایرانیان باستان، که توسط یونانی ها ایجاد و ترویج شده، با ملتی که موفق به
ایجاد یکی از بزرگترین امپراطوریهای جهان و حفظ آن به مدت دو سده شد
همخوانی چندانی نداشته و نمیتواند صحت داشته باشد. آقای دریایی توصیه
میکند که به جای باور کردن این تفسیرهای خارجی نادرست به شواهد داخلی از
جمله متون زرتشتی نگاه کنیم. بخشی از یک متن زرتشتی به نام “روح حکمت” که
مربوط به ۶ قرن پیش از میلاد است تاکید میکند شراب میتواند خوی نیک یا بد
انسان رو تقویت کند و نوشیدن همراه با اعتدال آن موجب افزایش هوشیاری و
تیز شدن حواس میشود. اعتدال کلید واژه مصرف شراب در این متون است.
در واقع، تا همین امروز و طبق آخرین پژوهشهای علمی، مصرف
همراه با اعتدال شراب بهترین شیوهی لذت بردن دراز مدت از این نوشیدنی
است. گفته شده خواص شراب – وقتی اندک و روزانه نوشبده بشود شامل حفاضت از
سلامت قلب، کاهش خطر سرطان پستان، مبارزه با سرما خوردگی معمولی و
بیماریهای لثه است. شرح خاصیتها و خطرها و ویژگیهای شراب سفید و قرمز
زمان دیگر و برنامهی دیگری را میطلبد. در برنامهی هفتهی آیندهی
افسانهخانه اما، بحث نظری رو متوقف کرده و وارد بحث عملی شراب خواهیم شد.
منابع:
موزیک متن: باده شبگیر، ایرج بسطامی و گروه عارف
“الکل نوشیدنی چگونه کشف شد؟” دویچه وله
منوچهر سعادت نوری، تغذیه ایرانیان در طول تاریخ.
وبنوشت پوینده، “تاریخچه شراب و آبجو درایران باستان”