نویسنده را اقرار بر آنست که هرگز قصد تبلیغ شراب خواری نداشته و فقط جهت آگاهی دادن و جلوگیری از بروز فجایع عدیده و بهره کشی سوداگران مرگ از عدم آگاهی مردم یا مصرف کنندگان مشروبات الکی اقدام به تهیه این وبلاگ نموده است.
در زبان انگلیسی مثلی هست که میگوید همه افراد بشر زهری را در کام خود میریزند ولی کمتر کسی آنرا زهر مینامد بلکه نامی زیبا مانند عادت ، علاقه ، مایهتفریح ، ابزارسرگرمی و قدری عامیانه: حال کردن و مایه عیش و غیره مینامند. میتواند ماهیگیری ، مواد مخدر و روانگردان، ورزشهای خطرناک ، قمار ، سرعت ، خرافات ، فالگیری یا حتی جمع آوری تمبر باطله باشد.
دوست عزیز ، اگر سم شما الکل است ، پس این مقاله را با دقت بخوانید که هیچ قصدی بجز راهنمائی و آگاهی دادن به شما در آن نیست.
واقعیت ، قابل اغماض ولی غیر قابل انکار است. طبیعت و آنچه در آنست ، زیباست و برای استفاده معقول و مناسب ساخته شده. آب مایه حیات است ولی همان مایه حیات میتواند زندگان را بی نفس کند. غذا سوخت درونی بدن ماست ولی پرخوری قاتل بیرحمی است. داروی مناسب شفادهنده است ولی مصرف نابجای آن عواقب بسیار وخیم دارد. در بسیاری از باورها استفاده از تمام امکانات طبیعت تشویق و حق بلاتنازع اشرف مخلوقات محسوب میشود ولی افراط و تفریط را مذموم میداند.
در بسیاری از جوامع بشری ، سنتهای قومی نوعی قانون محسوب میشود. گروهی از آن دفاع و گروهی دیگر سنن ماضی را مردود میدانند. من مایل به وارد شدن در بحث ادیان نیستم ولی هنوز فرقه هایی در حتی آمریکا وجود دارند که انتقال خون به بیمار در حال مرگ را منع و حرام میدانند و دخالت در کار خالق. یا فرقه ای دیگر چند زنی را از دستورات مسیح و گروهی دیگر وجود دارد که بهشت و جهنم را بر روی زمین تبلیغ میکنند. خوردن گوشت سگ و خوک در بعضی اقوام قابل قبول و در گروهی ناماکول و یا نجس تلقی شده است. شیطان در مذاهبی دشمن خدا و در فرقه هائی مورد ستایش است. حتی در مورد جنسیت دوگانه ما باورهائی از تساوی کامل و عقایدی دیگر از تفاوت کلی نوع بشر مقوله میراند. مدنیت بشر امروزی از همین تفاوتهای فاحش ، غنی و تشکل یافته و تقریبا همه ابناء بشر با ساختار فکری و عقیدتی و مرامی مختلف و مخالف با هم و در کنار هم و شاید بسیار دوستانه زندگی میکنند. جلوتر از این نمیروم که از بحث ما خارج است.
همانطور که رفت ، با بستن دیدگان میتوان مسئله ای را نادیده انگاشت ولی چشم دل را نمیتوان بست. قصد فلسفه بافی و سفسطه پردازی ندارم. امروز در اغلب جوامع و شاید صحیح تر بیش از سه چهارم جمعیت بزرگسال جهان مشروبات الکلی مینوشند. قضاوت خیر و شر ، غلط و درست ، زشت و زیبای آن به عهده شماست. در جوامع مترقی مشروب را جهت تمدد اعصاب و ایجاد نشاط و سرحال آمدن و یا گاهی بعنوان دارو مینوشند نه برای ایجاد مستی و از خود بیخود شدن و به اصلاح مست بازی درآوردن.
ادب ، آداب دارد. متمدن و اجتماعی بودن دارای قواعد و اصولی بشرساخته و فرهنگ نوشیدن مشروب از این مقوله جدا نیست.
مضرات بیش از حد مجاز الکل باعث عوارض موجود زنده است. با آنکه میزان اغماض الکل در بدن افراد متفاوت است و غلظت الکل در خون بستگی به وزن بدن ، جنسیت ،میزان چربی در بدن و سن شخص دارد ولی قوانین مدنی غرب برای نوشیدن انواع مشروب ، حد و حدودی را منظور نموده و بخصوص برای رانندگی بین 0.05 تا 0.08 واحد (5 تا 8 گرم الکل در یک لیتر خون*) است. مقدار بیش از این باعث کندی انتقال فرمان مغز به عضلات بدن از طریق سلسله اعصاب یا بعکس است. کنش و واکنش اثرات رفتاری مصرف الکل با آنکه در افراد مختلف متفاوت است ولی رفتار شناسان و آسیب شناسان هشدار لازم را به مصرف کنندگان و کسانی که در مصرف مشروبات الکی افراط میکنند ، میدهند و افراد را با زبانی ساده از خطرات مصرف بی رویه الکل ، مطلع میسازند.
* در قوانین راهنمائی و رانندگی بعضی از کشورها این میزان "صفر" است یعنی وجود الکل در خون جریمه نقدی و زندان و ضبط گواهینامه رانندگی را به دنبال دارد.
افراط در نوشیدن مشروب ، نشانه شجاعت ، بزرگی ، داشتن ظرفیت ، تحمل فیزیکی یا توانائی و بالا بودن ارزش اجتماعی فرد نبوده ، بلکه نشانه بلاهت کامل نوشنده است. استاندارد نوشیدن مشروبات الکلی کمک بسیار مهمی در مصرف انواع مشروبات الکلی است ، مطالعه و اجرای آنرا به همه دوستان توصیه میشود.
الکل خود ماده ایست شیمیائی و خاصیت ترکیبی شدید با سایر مواد شیمیائی دارد. مصرف مشروب با داروهای شیمیائی دیگر ، ملقمه خطرناکی را فراهم میآورد که تاثیر بسیار نامطلوبی بر متابولیسم و مکانیزم بدن و روح و روان شخص میگذارد.
جامعه شناسان و روانکاوان در مورد کنشهای رفتاری و روانی مصرف مشروبات الکلی متحدالعقیده بوده و افراد مشروبخوار را به سه دسته تقسیم نموده اند.
1- فرد اجتماعی و مسئول:
جرعه جرعه و به آرامی مینوشد.
بین هر بار نوشیدن فاصله میگذارد.
قبل از نوشیدن یا با مشروب ، غذا میخورد.
اگر به دلیل پزشکی مصرف دارو تجویز شده ، از صرف مشروبات الکلی خودداری میکند.
قبل یا هنگام رانندگی مشروب نمینوشد.
ادب را رعایت نموده و مراعات حال دیگران را همیشه در نظر دارد.
به عذر یا عقیده کسانیکه مشروب مصرف نمیکنند ، احترام میگذارد.
سنن و قوانین مربوط به مصرف مشروبات الکلی را رعایت میکند.
2- فردی که با مصرف مشروب مشکل دارد:
مینوشد تا مست کند.
مینوشد تا بر مشکلات زندگی فایق آید.
مینوشد تا خشونت نماید ، از مسایل بگریزد ، حقایق را نادیده بگیرد، در تنهایی فرو رود و عصبانی شود.
مینوشد ، زمانی که صرف مشروب اشتباه است.
مینوشد تا شهامت برخورد با نظرات دیگران را بیابد.
مینوشد تا فراموش کند.
مینوشد چون وسوسه مشروب اجازه میدهد.
مینوشد تا شخصیت خود را مخفی کند.
مینوشد تا حادثه سازی کند ، به دیگران آزار جسمی یا روحی برساند.
مینوشد تا خود را توجیه کند.
مینوشد تا از خماری سابق بیرون آید.
مینوشد چون تفریحی ندارد ، اهل مهمانی نیست ، مواد مخدر مصرف میکند.
مینوشد که با " همپالکی " ها محشور باشد.
3- فردی که الکلی است (الکلیسم)
حد و مرزی برای صرف مشروب نمیشناسد.
همواره بهانه ای برای زیاد نوشیدن دارد.
زمان زیادی را فقط با تفکر در مورد نوشیدن میگذراند و معمولا درباره دور بعدی میاندیشد.
در خفا مینوشد ، مشروب را به کسی تعارف نمیکند.
نوشیدن مشروب را انکار میکند.
برای هر تصمیم گیری یا عمل ساده نیاز به مشروب دارد.
آنقدر مینوشد تا زمان و مکان و سایرین را فراموش میکند.
با همه چیز و کس مشکل روانی دارد حتی خودش.
** با تشکر فراوان از دوست عزیز ع. م. در تهیه قسمت اول این مقاله.
در زبان انگلیسی مثلی هست که میگوید همه افراد بشر زهری را در کام خود میریزند ولی کمتر کسی آنرا زهر مینامد بلکه نامی زیبا مانند عادت ، علاقه ، مایهتفریح ، ابزارسرگرمی و قدری عامیانه: حال کردن و مایه عیش و غیره مینامند. میتواند ماهیگیری ، مواد مخدر و روانگردان، ورزشهای خطرناک ، قمار ، سرعت ، خرافات ، فالگیری یا حتی جمع آوری تمبر باطله باشد.
دوست عزیز ، اگر سم شما الکل است ، پس این مقاله را با دقت بخوانید که هیچ قصدی بجز راهنمائی و آگاهی دادن به شما در آن نیست.
واقعیت ، قابل اغماض ولی غیر قابل انکار است. طبیعت و آنچه در آنست ، زیباست و برای استفاده معقول و مناسب ساخته شده. آب مایه حیات است ولی همان مایه حیات میتواند زندگان را بی نفس کند. غذا سوخت درونی بدن ماست ولی پرخوری قاتل بیرحمی است. داروی مناسب شفادهنده است ولی مصرف نابجای آن عواقب بسیار وخیم دارد. در بسیاری از باورها استفاده از تمام امکانات طبیعت تشویق و حق بلاتنازع اشرف مخلوقات محسوب میشود ولی افراط و تفریط را مذموم میداند.
در بسیاری از جوامع بشری ، سنتهای قومی نوعی قانون محسوب میشود. گروهی از آن دفاع و گروهی دیگر سنن ماضی را مردود میدانند. من مایل به وارد شدن در بحث ادیان نیستم ولی هنوز فرقه هایی در حتی آمریکا وجود دارند که انتقال خون به بیمار در حال مرگ را منع و حرام میدانند و دخالت در کار خالق. یا فرقه ای دیگر چند زنی را از دستورات مسیح و گروهی دیگر وجود دارد که بهشت و جهنم را بر روی زمین تبلیغ میکنند. خوردن گوشت سگ و خوک در بعضی اقوام قابل قبول و در گروهی ناماکول و یا نجس تلقی شده است. شیطان در مذاهبی دشمن خدا و در فرقه هائی مورد ستایش است. حتی در مورد جنسیت دوگانه ما باورهائی از تساوی کامل و عقایدی دیگر از تفاوت کلی نوع بشر مقوله میراند. مدنیت بشر امروزی از همین تفاوتهای فاحش ، غنی و تشکل یافته و تقریبا همه ابناء بشر با ساختار فکری و عقیدتی و مرامی مختلف و مخالف با هم و در کنار هم و شاید بسیار دوستانه زندگی میکنند. جلوتر از این نمیروم که از بحث ما خارج است.
همانطور که رفت ، با بستن دیدگان میتوان مسئله ای را نادیده انگاشت ولی چشم دل را نمیتوان بست. قصد فلسفه بافی و سفسطه پردازی ندارم. امروز در اغلب جوامع و شاید صحیح تر بیش از سه چهارم جمعیت بزرگسال جهان مشروبات الکلی مینوشند. قضاوت خیر و شر ، غلط و درست ، زشت و زیبای آن به عهده شماست. در جوامع مترقی مشروب را جهت تمدد اعصاب و ایجاد نشاط و سرحال آمدن و یا گاهی بعنوان دارو مینوشند نه برای ایجاد مستی و از خود بیخود شدن و به اصلاح مست بازی درآوردن.
ادب ، آداب دارد. متمدن و اجتماعی بودن دارای قواعد و اصولی بشرساخته و فرهنگ نوشیدن مشروب از این مقوله جدا نیست.
مضرات بیش از حد مجاز الکل باعث عوارض موجود زنده است. با آنکه میزان اغماض الکل در بدن افراد متفاوت است و غلظت الکل در خون بستگی به وزن بدن ، جنسیت ،میزان چربی در بدن و سن شخص دارد ولی قوانین مدنی غرب برای نوشیدن انواع مشروب ، حد و حدودی را منظور نموده و بخصوص برای رانندگی بین 0.05 تا 0.08 واحد (5 تا 8 گرم الکل در یک لیتر خون*) است. مقدار بیش از این باعث کندی انتقال فرمان مغز به عضلات بدن از طریق سلسله اعصاب یا بعکس است. کنش و واکنش اثرات رفتاری مصرف الکل با آنکه در افراد مختلف متفاوت است ولی رفتار شناسان و آسیب شناسان هشدار لازم را به مصرف کنندگان و کسانی که در مصرف مشروبات الکی افراط میکنند ، میدهند و افراد را با زبانی ساده از خطرات مصرف بی رویه الکل ، مطلع میسازند.
* در قوانین راهنمائی و رانندگی بعضی از کشورها این میزان "صفر" است یعنی وجود الکل در خون جریمه نقدی و زندان و ضبط گواهینامه رانندگی را به دنبال دارد.
افراط در نوشیدن مشروب ، نشانه شجاعت ، بزرگی ، داشتن ظرفیت ، تحمل فیزیکی یا توانائی و بالا بودن ارزش اجتماعی فرد نبوده ، بلکه نشانه بلاهت کامل نوشنده است. استاندارد نوشیدن مشروبات الکلی کمک بسیار مهمی در مصرف انواع مشروبات الکلی است ، مطالعه و اجرای آنرا به همه دوستان توصیه میشود.
الکل خود ماده ایست شیمیائی و خاصیت ترکیبی شدید با سایر مواد شیمیائی دارد. مصرف مشروب با داروهای شیمیائی دیگر ، ملقمه خطرناکی را فراهم میآورد که تاثیر بسیار نامطلوبی بر متابولیسم و مکانیزم بدن و روح و روان شخص میگذارد.
جامعه شناسان و روانکاوان در مورد کنشهای رفتاری و روانی مصرف مشروبات الکلی متحدالعقیده بوده و افراد مشروبخوار را به سه دسته تقسیم نموده اند.
1- فرد اجتماعی و مسئول:
جرعه جرعه و به آرامی مینوشد.
بین هر بار نوشیدن فاصله میگذارد.
قبل از نوشیدن یا با مشروب ، غذا میخورد.
اگر به دلیل پزشکی مصرف دارو تجویز شده ، از صرف مشروبات الکلی خودداری میکند.
قبل یا هنگام رانندگی مشروب نمینوشد.
ادب را رعایت نموده و مراعات حال دیگران را همیشه در نظر دارد.
به عذر یا عقیده کسانیکه مشروب مصرف نمیکنند ، احترام میگذارد.
سنن و قوانین مربوط به مصرف مشروبات الکلی را رعایت میکند.
2- فردی که با مصرف مشروب مشکل دارد:
مینوشد تا مست کند.
مینوشد تا بر مشکلات زندگی فایق آید.
مینوشد تا خشونت نماید ، از مسایل بگریزد ، حقایق را نادیده بگیرد، در تنهایی فرو رود و عصبانی شود.
مینوشد ، زمانی که صرف مشروب اشتباه است.
مینوشد تا شهامت برخورد با نظرات دیگران را بیابد.
مینوشد تا فراموش کند.
مینوشد چون وسوسه مشروب اجازه میدهد.
مینوشد تا شخصیت خود را مخفی کند.
مینوشد تا حادثه سازی کند ، به دیگران آزار جسمی یا روحی برساند.
مینوشد تا خود را توجیه کند.
مینوشد تا از خماری سابق بیرون آید.
مینوشد چون تفریحی ندارد ، اهل مهمانی نیست ، مواد مخدر مصرف میکند.
مینوشد که با " همپالکی " ها محشور باشد.
3- فردی که الکلی است (الکلیسم)
حد و مرزی برای صرف مشروب نمیشناسد.
همواره بهانه ای برای زیاد نوشیدن دارد.
زمان زیادی را فقط با تفکر در مورد نوشیدن میگذراند و معمولا درباره دور بعدی میاندیشد.
در خفا مینوشد ، مشروب را به کسی تعارف نمیکند.
نوشیدن مشروب را انکار میکند.
برای هر تصمیم گیری یا عمل ساده نیاز به مشروب دارد.
آنقدر مینوشد تا زمان و مکان و سایرین را فراموش میکند.
با همه چیز و کس مشکل روانی دارد حتی خودش.
** با تشکر فراوان از دوست عزیز ع. م. در تهیه قسمت اول این مقاله.
No comments:
Post a Comment